- بو جاری
- پاک کردن غلات و حبوب از خاک و خاشاک بوسیله غربال
معنی بو جاری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاک کردن غلات از سنگریزه و خار و خاشاک به وسیلۀ غربال
الک کردن غلات و حبوبات
بد کرداری بد عملی بد فعلی بد فعالی، شرارت، فسق فجور زنا لواط
Joblessness
دربارۀ، درحق، برای مثال پدر به جای پسر هرگز این کرم نکند / که دست جود تو با خاندان آدم کرد (سعدی - ۱۶۸)
بر جا، ثابت، برقرار
Odorous
с запахом
duftend
з запахом
pachnący
odoroso
odoroso
oloroso
odorant
geurend
มีกลิ่น
ذات رائحةٍ
गंधयुक्त
בעל ריח
匂いのある
na harufu
গন্ধযুক্ত
بوی دار
بالاج فروش (بلاج بوریا آنندراج)
کسی که پیشه اش پاک کردن غلات است و حبوبات و غلات را با غربال پاک می کند
بوجار لنجان: کنایه از کسی که هر کجا نیرو و قدرت و سود و فایده ببیند به آن طرف برود و مرام و مسلک ثابت نداشته باشد، مثل بوجار که هنگام بوجاری از هر طرف باد بیاید روی خود را به آن طرف می کند
بوجار لنجان: کنایه از کسی که هر کجا نیرو و قدرت و سود و فایده ببیند به آن طرف برود و مرام و مسلک ثابت نداشته باشد، مثل بوجار که هنگام بوجاری از هر طرف باد بیاید روی خود را به آن طرف می کند
کسی که غلات و حبوبات را الک می کند